تفاوت everyday و every day در زبان انگلیسی: بسیاری از افراد فکر می کنند که این دو در حقیقت کلمه های یکسانی هستند. در حقیقت در هنگام صحبت کردن هیچ تفاوتی بین آن ها وجود ندارد ولی اگر در هنگام نوشتن یک جمله این دو را با یک دیگر اشتباه بگیرید، مفهوم جمله شما کاملا به هم می ریزد.
everyday در حقیقت یک کلمه ترکیبی است که از ترکیب دو کلمه ایجاد شده است. در عوض every day یک کلمه نیست، بلکه دو کلمه است که در خیلی از مواقع برای انتقال مفهوم خاصی پشت سر یک دیگر ظاهر می شوند.
بنابراین مهم است که از وجه تمایز این دو خبر داشت تا در هنگام نوشتن متن های مختلف هیچ مشکلی به وجود نیاید.
در ابتدا سعی کنید که وجه تمایز everyday و every day را در تصویر زیر حدس بزنید.
کاربرد و معنی everyday در انگلیسی
everyday یک صفت است که پیش از اسم ها ظاهر می شود و معنای آن توصیف مواردی است عادی، معمولی و روزمره هستند. موارد معمولی که بارها و بارها در زندگی روزانه تکرار می شوند.
برای درک بهتر به مثال های زیر دقت کنید:
The grocery store provides everyday essentials like bread and milk.
ترجمه: مغازه خواربارفروشی احتیاجات اساسی روزمره مثل نان و شیر رو فراهم می کنه.
Everyday conversations with friends help me unwind after a long day.
ترجمه: مکالمه های معمولی با دوستان بهم کمک می کنه که بعد از یه روز طولانی خستگیم در بره.
Her everyday commute to work involves taking the bus.
توی مسیر روزانه ش به سمت محل کار باید سوار اتوبوس بشه.
Everyday interactions with customers teach valuable lessons in customer service.
ترجمه: تعاملات روزمره با مشتری
The everyday hustle and bustle of city life can be overwhelming at times.
ترجمه: شلوغی هر روزه زندگی شهری می تونه گاهی اوقات ناخوشایند باشه.
She wears her everyday clothes to work.
ترجمه: اون لباس های معمولی روزمره ش رو سر کار می پوشه.
Everyday tasks like cooking and cleaning can become routine.
ترجمه: کارهای روزمره مثل غذا پختن و تمیزکاری کردن می تونه تبدیل به روتین بشه.
His everyday routine includes going for a jog in the morning.
دویدن صبحگاهی توی روتین روزمره ش هست.
بیشتر بخوانید: تفاوت you aren’t و you’re not / she isn’t و she’s not در انگلیسی
We face everyday challenges, but we find ways to overcome them.
ترجمه: ما با چالش های روزمره رو به رو هستیم ولی راهی پیدا می کنیم که بهشون غلبه کنیم.
کاربرد و معنی every day در انگلیسی
every day از دو کلمه تشکیل شده است: every و day.
every به معنای ‘هر’ و day به معنای ‘روز’ می باشد. پس every day به معنای ‘هر روز’ است و یک عبارت قیدی محسوب می شود. این عبارت عملکردی مشابه قیدهای تکرار در زبان انگلیسی دارد که نمایانگر آن هستند که فعالیتی هر چند وقت یکبار انجام می شود.
برای درک بهتر به مثال های زیر دقت کنید:
I go for a walk every day to stay active.
ترجمه: من هر روز می رم پیاده روی تا فعال بمونم.
She practices the piano every day to improve her skills.
ترجمه: اون هر روز پیانو تمرین می کنه تا توانایی هاش رو بهبود بده.
We need to water the plants every day to keep them healthy.
ترجمه: برای سالم نگه داشتن گیاهان باید هر روز بهشون آب بدیم.
He reads the newspaper every day to stay informed.
ترجمه: برای اینکه مطلع بمونه هر روز روزنامه می خونه.
Every day, I make a to-do list to stay organized.
ترجمه: برای اینکه منظم بمونم هر روز لیست کارهایی که باید انجام بدم رو می نویسم.
She exercises every day to maintain her fitness.
ترجمه: اون هر روز ورزش می کنه تا خوش اندام باقی بمونه.
He writes in his journal every day to reflect on his thoughts.
ترجمه: اون هر روز توی دفتر خاطراتش می نویسه که روی افکارش عمیق اندیشه کنه.
I check my email every day for important messages.
ترجمه: من هر روز ایمیلم رو برای پیام های مهم چک می کنم.
سخن آخر
مطلبی که مطالعه کردید در ادامه سایر مقالات آموزش رایگان زبان انگلیسی به نگارش در آمده است. مقاله های جدیدی به شکل روزانه بر روی این صفحه منتشر می شوند که برای تمام علاقه مندان به یادگیری زبان انگلیسی در هر سطحی مفید هستند. اگر مایل هستید می توانید این سری مقاله ها را دنبال کنید.
اگر سوالی دارید می توانید در قسمت نظرات با ما مطرح کنید و منتظر پاسخگویی ما بمانید.